دختری با ۲۰ میلیون پول توجیبی!
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۴۶۶۴
مرد ۵۶ ساله داروساز که در زمینه دارویی کشور فعالیت دارد ضمن اعلام شکایت از دخترش به دلیل توهین و فحاشی و تخریب خودرو، درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: یکی از دخترانم را برای ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی فرستادم که پیشرفت کرد و در امور تحصیلی و شغلی موفق شد، اما «ژینوس» دختر دیگرم را حدود ۶ سال قبل راهی هندوستان کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با آن که هزینههای زیادی را میپرداختم و امیدوار بودم که او روزی به جایگاه خوبی برسد و مدارج علمی را کسب کند، اما متاسفانه بعد از گذشت ۲ سال از این ماجرا تازه فهمیدم که «ژینوس» نه تنها در هندوستان ادامه تحصیل نمیدهد و دانشگاه را رها کرده است بلکه به «ماری جوانا» هم اعتیاد دارد و بیشتر پولهایی را که برایش واریز میکنم صرف خرید موادمخدر میکند به همین دلیل او در حالی به ایران بازگشت که به دختری سرکش و ناسازگار تبدیل شده بود؛ چرا که به خواهرش نیز حسادت میکرد و از پیشرفتهای او ناراحت بود. رفتارهای عذاب آور دخترم به جایی رسید که حتی با مادرش نیز کنار نمیآمد به گونهای که همسرم مجبور شد به خانه مادرش برود و آن جا زندگی کند.
با همه این تلخکامیها من همه امکانات رفاهی و تفریحی را برای دخترم فراهم میکردم که دختران هم سن و سال او در خواب هم چنین امکاناتی را نمیدیدند. «ژینوس» به ماهی و پرنده علاقه دارد و به همین دلیل انواع ماهی و پرندگان گران قیمت را خریداری و از آنان مراقبت میکند. در عین حال هزینههای علاقه او به این موجودات را نیز میپردازم، ولی او هر روز به بهانههایی مانند این که یکی از ماهیها بیماری قارچی گرفته و باید آن را نزد متخصص آبزیان ببرد یا پرنده اش شاد نیست، پول زیادی از من میگیرد. از سوی دیگر هم من برای ترک اعتیاد دخترم، او را نزد بهترین متخصصان روان پزشکی بردم، اما باز هم آثار اعتیاد در چهره اش نمایان است و میدانم که پنهانی به مصرف ماری جوانا ادامه میدهد.
در همین شرایط «ژینوس» از من خواست تا پول توجیبی او را از ماهی ۱۰ میلیون تومان به ۲۰ میلیون افزایش دهم. من هم همان روز مبلغ ۴ میلیون تومان به حساب بانکی او واریز کردم، اما هنگامی که از محل کارم بیرون آمدم، چرخهای خودروی گران قیمتم پنچر و درهای آن نیز تخریب شده بود. زمانی که دوربینهای مداربسته را بررسی کردم، دخترم را دیدم که خودروام را تخریب میکند، ولی او نه تنها اشتباهش را نپذیرفت و به من توهین کرد بلکه تخریب خودرو را نیز به شخص خیالی اش نسبت داد که او را «کارما» صدا میزند! از سوی دیگر وقتی فهمید که من مبلغ ۴ میلیون تومان به حسابش واریز کرده ام خیلی خونسرد گفت: «پیامک بانک دیر رسید و من آن را ندیده بودم!»
با وجود این، دخترم با سر و صدا در خیابان و آبروریزی، مرا تهدید میکند که با یک ۲۰ لیتری بنزین، خودروام را به آتش میکشد و...
به دنبال شکایت این مرد داروساز، اقدامات مشاورهای و قانونی با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.
منبع: خراسان
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۴۶۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران